388.

سلام

بهار بهار چه اسم آشنایی صدات میاد اما خودت کجایی؟؟؟این شعره الان مصداق منه.دیگه دارم فراموش میشم فک کنم انقد که نیستم.الان سرکارم گفتم با گوشی یه پست بذارم.هر چند پستی نمیشه که به دلم بشینه ولی کاچی به از هیچی.دلم تنگ شده خب.

دیشب ساعت دو که داشتم کارمو تموم میکردم که بخوابم با چسب حرارتی دستمو سوزوندم.خیلی بد بود.الانم تاول زده.بیاید بوس کنید خوب شه...خخخخخخ....

کلا انرژی مثبت و جذب و کاینات هیچ اثری در من نداره.من هر چی بگم نمیشه.دیدید چطوری نمایشگاه کتاب از کفم رفت.اینگده غصه خوردم که نگو...خیلی حیف شد.به جاش مجبور بودم بشینم بدوج بدوج کنم.حالا لیست کتابام چی میشه؟؟؟؟بازم باید نتی بخرم.اینم اندر مزایای تکنولوژی.

از حال سفارشام بپرسید باید بگم که مانند یک حیوان زحمتکشی در گل گیر کردم.زود تموم شه راحت شم.

یه کم هم از انتخابات بگم.بنده باز هم به اقای روحانی رای خواهم داد به امید پیروزی ایشان.چون به هیچ وجه دلم نمیخواد برگردم به روزهای تلخ و سیاه گذشته.ما انسانهای فراموشکاری هستیم خیلی زود یادمون میره چی بودیم و چی به سرمون اومده.یادمون رفته روزهایی که قیمت طلا لحظه ای بالا میرفت...روزهایی که گرونی بیداد میکرد و هر روز قیمت اقلام غذایی بیشتر از قبل بود.بی انصاف نباشیم روحانی واقعا کار کرد.من دلم نمیخاد جنگ بشه.دلم نمیخاد یکی عین دیوونه امریکایی بر مسند کار بشینه و دوتایی مردم رو بیچاره کنن.از شما هم میخوام که حتما رای بدید و به اقای روحانی هم رای بدید.به امید روزی که ایران و ایرانی به جایگاه واقعیش برسه.

شاد باشید

بدرود