363.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام

چه دوستایی دارم.هزار الله اکبر همشون سیماشون وصله به اون بالایی...فداتون بشم که انقدر عزیزدلید.راستش بعد از اون دختره فکر میکردم دوستی های مجازی خیلی چرتن.ولی یه مدته به این نتیجه رسیدم نمیشه همه رو با یه چوب روند.دوستایی که من اینجا از وبلاگ ب مثل بهارم پیدا کردم یه تار موی هر کدومشون به یه دنیا می ارزه.خیلی دوستتون دارم.جای همتون تو قلبمه.

خوبید؟متوجه شدم که اومدید و خوندید و چون نظرات بسته بود سکوت کردید ولی تو دلتون خواسته مو از خدا خواستید.از خدا میخوام هزار برابر خیری که برای من خواستید رو برگردونه به زندگی خودتون.با همین دل شکستم منم براتون دعا میکنم.

راستشو بخواید خیلی غمگین بودم.با شما که رودرواسی ندارم.واسه همین میخوام راحت حرف بزنم.تو زندگی هر کسی یه کمبودهایی وجود داره.من وقتی مشکل خودمو با مشکل کسی که شکست عشقی خورده مقایسه میکنم از نظر من مشکل اون چیز حادی نیست و نیازی به این همه هوار هوار کردن نداره.به همین نسبت مشکل من از دیدگاه کسی که تو سومالی از گرسنگی میمیره مشکل بیخودیه و نیاز به هوار هوار نداره.

هنوز دستمالای اشکی دیشبم همینجا کنار تختمه.نمیدونم تو این قطره های فسقلی که از گوشه چشممون سُر میخورن پایین چه قدرتی نهفته ست ؟؟یا اصلا اینا مگه چقدر وزن دارن که بعد از بیرون اومدنشون ما انقدر سبک میشیم و آروم؟؟؟

ما زنا موجودات خیلی عجیبی هستیم.در تمام طول تاریخ زن موجود ضعیف نامیده شده حتی بهمون گفتن ضعیفه.این روزا و حتی وقتی روزای سابق بر اینم رو به یادم میارم باورم نمیشه من بودم که ازشون گذشتم.حال من دقیقا حال کسی بود که داشت تو باتلاق فرو میرفت و هر چیزی رو دستاویز خودش قرار میداد تا خودشو اون بالا نگه داره.سخت بود...سخت هست...

زن بودن خیلی سخته.ما دردها رو با تمام وجودمون میکشیم.آتیش میگیریم.میسوزیم...دوباره به حالت اول برمیگردیم و این چرخه ادامه داره.شاید مثل ققنوس... شاید...گاهی از خودمون تعجب میکنم.گاهی یه زنهایی رو میبینم که خیلیییییی مَردن.قبول دارین؟گاهی حس میکنم خدا همون اونجایی که نشسته ،داره تماشاش میکنه با افتخار برمیگرده و به فرشته هاش میگه میبینید چی خلق کردم؟؟؟؟بهش نمیاد مَرد باشه؟

همچنان محتاج دعاهاتون هستم.

امروز با تمام بغضی که به گلوم چنگ مینداخت با دخترخالم رفتم بیرون.یه کلیپس خیلی خوشگل خریدم.دوسش دارم.باشد که حالِ دلم خوش گردد...

یعنی میشه یه روزی به قول حافظ این بشه که "غبار غم برود حال خوش شود"

الهی الهی الهی تو این روزای آخر سال هیچ مردی شرمنده زن و بچه اش نباشه.

هیچ دلی غمگین نباشه.

هیچ دختر بچه ای تو حسرت کفشای تق تقی دختر همسایه نباشه.

هیچ بیمارستانی مریض نداشته باشه.

همدیگه رو دعا کنیم خیلی زیاد.جایی دلتون لرزید منو دعا کنید.داداشم رو دعا کنید.منم دعاتون میکنم.میگن با زبونی دعا کنید که باهاش گناه نکردید.یعنی در حق همدیگه...خدا برای هممون  نیک پیش بیاره.آمین

بدرود

بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 79 تاريخ : پنجشنبه 19 اسفند 1395 ساعت: 0:13