397.

سلام 

چقدر خلوته...همتونو روزه برده هااااا...اکتیو باشید باباااا...یه اِهِنی یه اوهونی....یه تکونییی...الان میگید لابد عین توووو

امروز عین خرس قطبی خوابیدم...شایدم عین کوالا..فروشگاه خیلی خستگی داره..مخصوصا این روزا که مدام پر از تنش های کاریه.ساعات کاریش خیلی زده و این قضیه تو ماه رمضان خیلی به چشم میاد.انقد حرف میزنم با خلق الله دهنم خشک میشه..خیلی اذیت میشم شاید اگه دوستم اونجا نبود تا الان صد باره ولش کرده بودم.ولی حضور دوستم قوت قلبه برام.

دیروز از چیزی که میترسیدم سرم اومد.یارو خواستگاره پیداش شد و اومد.وقتی سرمو اوردم بالا و جلو چشمم دیدمش حس کردم کله ام داغ کرد.خیلییییییی سرسری باهاش حرف زدم و حواله اش کردم به همکارم.امیدوارم حالا که دید من اونجام دیگه پیداش نشه.

تاییدیه پرسشنامه پایان نامه رو از استاد گرفتم.384 تا باید پر بشه.به کی بدم آخه؟؟؟؟این همه ادم من از کجا بیارم؟؟؟؟

اه چه پست بدی نوشتم.همش نق زدم.

یه سری از کارهای نصفه و نیمه ام رو انجام دادم که مهمترینش همین طراحی پرسشنامه بود که امروز تاییدش رو از استاد گرفتم.انقدم سختم میومد انجامش بدم.یه جای دستمال نمدی هم قرار بود واسه دوستم بدوزم که اونم امروز تا یه جاهای خیلی خوبی پیش بردمش.تموم شد عکسشو میذارم.یه چند تا کار دیگه هم بود که استارتشو زدم و ان شاالله پیش میبرمشون.ساعات حضورم تو خونه خیلی کمه و اون تایم هم واقعا جز استراحت نمیشه کاری کرد مگر در روزهای تعطیل...که اونم تا یه تعطیلی تو تقویم میبینی ،میبینی افتاده جمعهحالا اگه من بیکار تو خونه بودم فرت و فرت نصف هفته تعطیل بود.انقد شانس گل و بلبل دارم من

کلا امشب غر زدم...ببخشید.دلم میخواست با یکی حرف بزم و از این روزام بگم.کی بهتر از شما؟

پاشم برم لالا

مراقب خودتون باشید

بدرود