بِ مثل بهار

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام چی بنویسم و از کجا بنویسم که خدا رو خوش بیاد.خیلی کم پیدا شدید..اکثرتون رفتید و دیگه نمینویسید...واقعا چرا؟خب صلاح مملکت خویش خسروان دانند.شما هم حتما اینجوری صلاح دیدید. خبر خاص و جدیدی نیست.میرم سرکار و میام.شبا سعی میکنم حتما حتما یکی دو فصل از سووشون رو بخونم. الان باید حسابی از شهریور لذت ببرم چون عاشق این ماهم.خوبه...نه که روزام بد بگذرن ولی دلخواهم نیست.خیلی بده که روزها و فرصتها به ام بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 14:29

سلام دیگه فک کنم همه میدونن من وقتی نیستم سرم یه جایی گرمه..خخخخ...بعله...سفارش داریم چه سفارشی...بازم بهار سفارش کار گرفته.قبولش کردم با اینکه سری قبل به شدت دهنمو سرویس کرد اماده کردنش، ولی خب واقعا کار واسه رهایی از فکر و خیال راه حل فوق العاده ایه.برای هفته بعد باید تحویلش بدم. دوباره کل روز رو کار میکنم.صبح و عصر فروشگاهم.تایم استراحت ظهرم و شبها تا ساعت یک دو مشغول دوخت و دوزم.سخته ولی خب زن بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 16 شهريور 1396 ساعت: 14:29

سلام خوبید؟دنبال یکی میگردم بیاد اتاقمو جارو کنه....بوخودااااا...انقده سختم میاد..بخدا فرصتش نیس...فک کنم هفته بعد دو روز تعطیله فرصت خوبیه . پنجشنبه با دوستام شام رفتیم بیرون.البته ساندویچ خوردیم.خب شام محسوب میشه دیگه..منکه کوفتم شد..دیگه حوصله ندارم توضیح بدم چرا ..ولی اوضاع روحیم قاراشمیشه.تازه فهمیدم خندیدن برام سخت شده خیلی سخت...بیخیال. کتاب غرور و تعصب رو تموم کردم...آخ که چقدرررررر قشنگ و بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 107 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 12:29

سلام یه کانال پیدا کردم توش آهنگای قدیمی و دهه هفتادی میذارن.اینگده خوفهههه...مخصوصا آهنگای ترکیه که کلی باهاشون خاطره داریم.ماهسون یادتونه؟چقدر من ازش خوشم میومد...کصافد چه خوشتیپ بود...هیچی هم نمیفهمیدم چی میگنااااا...فقط خوشم میومد...یادش بخیر...با کلی بدبختی شو پیدا میکردیم و میذاشتیم تو دستگاه ویدیو...یادتونه؟؟؟؟بعدها دستگاه سی دی اومد...اولش فقط صوتی بود بعدتر تصویری شد...هعی یادش بخیر...دلم بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 135 تاريخ : پنجشنبه 9 شهريور 1396 ساعت: 12:29

سلام اوضاع احوال خوبه؟منم بد نیستم....هنوزم وقتای بیکاریم فکر میکنم کارای پایان نامم مونده و باید برم بهش برسم یه کم طول میکشه تا کامل باورم شه همه چی تموم شده.هر چند من انقد موجود استرسی هستم هنوزم خواب جلسه امتحانات نهایی رو میبینم.وقتی میخواستیم دیپلم بگیریم....اووووف چه ترسناک بود.رییس حوزه امتحانیمون یه پیردختر سیبیلو بودخیلیم ترسناک بود...چه زجری کشیدم خدایی تا به اینجا برسمااااا...عاغا بیخیال دکترا... جمعه اهل بیت رو یه ناهار مشتی دعوت کردم یه رستوران خعلی باحال...خدایی خیلی سرخوشیم...جمعه ساعت 12 ظهر راه افتادیم رفتیم مرکز استان تا یه رستوران خیلی خوب بریم.الکی که نبود...جشن فارغ التحص بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 93 تاريخ : چهارشنبه 1 شهريور 1396 ساعت: 18:06

سلام علیکمممم بالاخره اومدم از هند اومدم با ماشین بنز اومدمممم.... دلم تنگ شده بود براتون. خوبید؟چه خبرا؟ هنوز دفاع نکردم.ولی تقریبا تمومش کردم.تایید نهایی استاد مونده.بالاخره خودم نوشتمش.خیلی برام افت داشت که لیسانسم نرم افزار باشه و کارای نرم افزاریش رو بدم بیرون.هرچند خیلییییییی وسطاش کم اوردم.یه جاهایی واقعا درمونده شدم ...دعا کنید روز دفاعم به خوبی پیش بره. من نمیدونم روز دفاع باید چیکارا کنم.برای پذیرایی چی بخرم؟دوستم گفت واسه بیست نفر تدارک ببین.حالا نمیدونم چه مدلی اماده کنم.تو ظرفای دربسته یک بار مصرف میوه بچینم؟یا تو بشقاب بذارم و سلفون بپیچم؟میوه چی بخرم؟هلو یا شلیل با خیار یا موز؟؟ بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 147 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:53

سلام خوبید؟ من که سرشار از نگرانیم.تو دلم دارن رخت میشورن.من فن بیان خیلی خوبی ندارم.معمولا تو ارائه هام استرس میگیرم و لرزش صدا دارم.طول میکشه خودمو کنترل کنم.اینم که دیگه پایان نامست...اوووووف...پروپرانول بخورم ینی؟ استاد گفت سعی کن بیشتر شفاهی بگی و روخوانی نداشته باشه.سعیم رو میکنم.این هفته هم انگار هیشکی دفاع نداره من برم ببینم چه مدلیه.تا جایی که شنیدم استاد مشاورم به شدت به بحثهای اماری گیر میده.میخواد بپرسه چرا از تی استیودنت استفاده کردی و ....باید بشینم امار بخونم.خودم نوشتم همه رو ولی خب باید خیلی مسلط باشم. پذیرایی رو هم اوکی کردم.پای سیب میخرم با ابمیوه و میوه هم موز و هلو و سیب و بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 101 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:53

سلام قرار بود فردا دفاع کنم ولی استاد داورم نتونست بیاد و افتاد عقب....پووووووووف...نمیخوام کش بیاد زود تموم شه راحت شم...نتیجه هر چی که هست فقط تموم شه بره پی کارش... عصر که داشتیم بر میگشتیم خواهر دوستم با ماشین اومد دنبالمون و رفتیم دور دور و بستنی قیفی خوردیم.خیلی خوب بود. این روزا قرار ندارم.خودم میدونم واسه پایان نامست.خب هر چی باشه سخته. صب که بیدار شدم به خودم قول دادم شب ساعت ده برم رو تخت ...الان ساعت دوازده و ربعه و من ولو جلو لپتاپمادم نمیشم کلا... مدار صفر درجه رو از شبکه ای فیلم میبینم.خیلی دوستش دارم.حسن فتحی یه نابغه است تو سینمای ایران...میوه ممنوعه.پهلوانان نمیمیرند.شب دهم و بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 80 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:53

سلام سلام  همگی سلااااااااااااامخوبید؟من خوبمممم....بالاخره امروز دفاع کردم و تمووووووووم...اوووم خب بذارید از اول بگم  هر چند به شدت خسته ام و انقد فشار روم بود سردرد دارم ولی دوست دارم حرف بزنم باهاتون.دلم واسه وبلاگم به شدت تنگ شده بود...خیلی دور افتادم از اینجا.ولی دیگه از این به بعد ان شاالله مثل سابق اینجا مینویسم.شماهام هم خیلی غیر فعال شدید امیدوارم شمام زود زود بنویسید...خب قرار بود چهارشنبه هفته قبل دفاع کنم که یکشنبه استاد راهنمام زنگ زد بهم و گفت با استاد داور اوکی کن.زنگیدم به داورم و اونم گفت که چهارشنبه یه جلسه دفاع دیگه تو تهران د بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : پایان,آمد,این,دفتر, نویسنده : dlikespring3 بازدید : 91 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:53

سلام به دوستان عزیزم راست میگن عمر شادی کوتاهه و حس غم طولانی.همه سرخوشی من فقط چند ساعت بود بعدش انگار پر کشید و رفت.یهو انگار تهی شدم.انگار هیچ اتفاق خوبی نیوفتاده.انگار همش بیخودی بوده.با خودم میگم خب که چی؟الان چیکار کردی؟کجای دنیا رو گرفتی؟اصلا چی شده؟حسهای منفی مثل عصبانیت مثل ناراحتی مثل نفرت همش تو وجودمه..ناشکریه ولی حالم خوب نیست.حال دلم یه جوریه.دلم میخواد برم کوه و فقط داد بکشم.شاید اونجوری خالی شدم.شاید دلم آروم بگیره.الان باید راحت باشم.باید آروم باشم ولی نیستم.حتی گریه ام هم نمیاد. شب بعد از پایان نامه با دوستام رفتیم بیرون مثلا جشن بگیریم.خیلی خوب بود ولی من خوب نبودم.نمیدونم چ بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 83 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:53

سلام خوبم یعنی بهترترم...امروز یه دوش گرفتم و انرژی منفیا رو شستم رفت.بعد از ظهر رفتیم سرکار.به دوستم میگم اخه پنجشنبه ادم میره سرکار؟؟؟؟ادم باید پنجشنبه ها با عشقش بره گشت و گذار...میگه الان دقیقا عشق ما کجاست؟؟؟میگم خو پنجشنبه ها باید بریم بگردیم پیداش کنیموالا بوخودااا کتابم رو شروع کردم دارم میخونمش...خیلی منقطع شدطفلکم...زود زود بخونم تمومش کنم.یه عالمه فیلم هم دوستم بهم داده که باید اونارم ببینم ولی خب...حالا یواش یواش...انصافا هنوز خستگیم در نرفته...اخه شما ببینید هشت میرم سرکار تا یک ظهر از اونورم چهار و نیم تا حدودای نه...دیگه چی از من باقی میمونه؟؟؟ دیروز اتاقم رو گردگیری کردم ولی جا بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 78 تاريخ : شنبه 28 مرداد 1396 ساعت: 12:53

سلام علیکم احوال شما؟ خوبید؟ چقدر تعطیلی خوبه.ادم قشنگ میخوابه.بعد از دو هفته بیخوابی شبانه که منجر به سردردهای روزانه در من شده بود دیشب ساعت دو نشده خزیدم به گوشه امن اتاقم و سعی کردم به چیزای خوبی فکر کنم و ذهنم رو از پایان نامه و استرسش رها کنم.خستگی بر من چیره شد و خوابیدم تااااا لنگ ظهر. دیروز بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 103 تاريخ : شنبه 7 مرداد 1396 ساعت: 12:30

سلام یک عدد بهار هاپو نشسته اینجا.کلافه و سردرگم.من و پایان نامه هر دو حالمون بده.یه قول علی کوچولوی خانه سبز مشکلات داریم. داده ها رو وارد کردم ولی داده هام مشکل دارن.از لحاظ روایی و پایایی ...اهل دلاش میدونن چی میگم.نمیدونم باید چه بلایی سرشون بیارم که درست بشن.الان و در این لحظه تصمیمم اینه که بب بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 82 تاريخ : سه شنبه 27 تير 1396 ساعت: 15:24

سلام دیروز با همکار قبلیم که الان دیگه دوستمه رفتیم ناهار بیرون.مهمون من بود.لحظات خوبی داشتیم.الان یه شغل خوب پیدا کرده هر چند بی عدالتیهایی که میبینه اذیتش میکنه ولی بازم براش خوبه.خوشحالم براش که بعد از مدتها تونست کار خوبی گیر بیاره.مثل همیشه مهمترین بحث بینمون ازدواج بود.اون از مورداش گفت و این بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 25 تير 1396 ساعت: 13:09

سلام دارم داده های پرسشنامه رو وارد نرم افزار میکنم.ولی ته دلم یه جوریه.همش میترسم یه جاییش اشتباه باشه و گندش در بیاد.چقدر زیادههههه...کاش یه نفر بود کمکم میکرد حداقل داده ها رو وارد میکرد.هر چند هنوز اطلاعاتم هم کامل جمع اوری نشده.آخه 384 تا؟؟؟؟یه سری رو مجبورم خودم پر کنم.خیلی وقتگیره.باید یه وقت بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 99 تاريخ : شنبه 17 تير 1396 ساعت: 10:12

سلام آخیششش ابروهامو برداشتم دلبر خانوم شدم واسه خودممممعاغا نرید ابروهاتون رو تتو کنید یا هاشور و اینا .اینا همش کار استعماره.دختر ایرونی با ابروهاش معروفه.ما که ندیدیم ولی میگن یار برای کمون ابرو میمیره.همه چی اصلش خوبه.هیچ رقمه با این هاشور و اینا کنار نمیام.دختر باید چند وقت یه بار بره ارایشگاه بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 80 تاريخ : دوشنبه 12 تير 1396 ساعت: 20:15

سلام عیدتون مبارک اینم همون عید فطری که خیلیا منتظرش بودن.من ماه رمضان رو خیلی دوست دارم و همیشه از وقتی یادم میاد آخرش که میرسیم دلم میگیره.ماه خیلی خوبیه.پر برکت. توش آرامش دارم.صد حیف که تموم شد. امیدوارم خدا کمکم کنه مثل آدم زندگی کنم. دو روز پیش یه آهنگ قدیمی پر خاطره واسه خودم دانلود کردم.آهنگ بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 19:11

سلام همیشه واسه گرفتن حق خودم مشکل دارم.مخصوصاااااا در زمینه مالی...اونوقتا که تازه رفته بودم سرکار هیچوقت سر کم و زیاد حقوقم با رییسم چونه نمیزدم.سر یه چیزی توافق کرده بودیم و اون هر وقت خودش صلاح میدونست افزایشش میداد.هم بچه بودم هم در کل تو این چیزا خیلی بی زبونم.همیشه تو دلم حرص خوردم ولی به ندر بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 19:11

سلام بالاخره من مانتو خریدم.امروز رفتیم قزوین و من دو عدد مانتو خریدن کرداهه.یکی برای سرکار و یکی هم برای بیرون و گشت و گذار.یعنی شاخ فیلو شکوندم. یه حرکتی هم امروز زدمممممم....موهامو رنگی پنگی کردم البته نه با رنگ مو بلکه با حنا.حنای سنتی.فقط حنا نبوداااا...اگه حنای تهنایی بذاری موهات میشه عین موها بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 81 تاريخ : پنجشنبه 8 تير 1396 ساعت: 19:11

سلام عاغا یکی بیاد منو ببره تهران برم هفت تیر مانتو بخرمدیروز رفتم همه مانتو فروشی های شهر را گشتم ولی هیچی پسندم نشد.بابا چین این مانتوها؟؟؟همشون مروارید دوزی و طرح و جینگیل پینگیل داره..خب من مانتو ساده میخواستم که چیزی گیرم نیومد.رییس جانمان اجازه نمیدهد مانتو مدلدار بپوشیم.میترسه خدا نکرده دین و بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 77 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1396 ساعت: 2:55