410.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام علیکم

احوال شما؟

خوبید؟

چقدر تعطیلی خوبه.ادم قشنگ میخوابه.بعد از دو هفته بیخوابی شبانه که منجر به سردردهای روزانه در من شده بود دیشب ساعت دو نشده خزیدم به گوشه امن اتاقم و سعی کردم به چیزای خوبی فکر کنم و ذهنم رو از پایان نامه و استرسش رها کنم.خستگی بر من چیره شد و خوابیدم تااااا لنگ ظهر.

دیروز مرخصی گرفتم تا بشینم به کارام برسم.صب به استاد پیام دادم که اگه دانشگاهه برم پیشش.بود و رفتم.نتایجم رو نشونش دادم و اندکی امید گرفتم.

یه کم دیگه هم تلاش کنم میتونم از پسش بر بیام.البته امیدوارم.به استاد میگم من خودم روش کار کردم اگه نتایجم مشکل داره ببرم فصل چهار رو بدم بیرون بنویسن.میگه نه.فرضیاتت تایید شن مشکلی نداره.فعلا که دست نگه داشتم.توکل به خدا.دعا کنید به خیر و خوشی بگذره.

از ملی قشنگم هم یه عالمه ممنونم که منو از بیرون از باغ، اورد داخل باغ.ملی جونم راهنماییات خیلییییییییییییی به دردم خورد به قول خودت مووووااااچ هوایی واست میفرستم.ازت ممنونم.کلا خودم آدم بیخودیم ولی خیلی خوشحالم که دوستام ادم حسابین.سارا و طلوع هم خیلی کمکم کردن تا الان.از اونا هم ممنونم.خدایا خداوندا من رو هم به یه آدم درست حسابی تبدیل کن تا شرمنده دوستام نشم.نمیشه که همش اونا به دردم بخورن و من هیچی.

یه کم از چیزای دیگه بحرفیم.

یه گردنبند خریدم واسه خودم..البته یه چیز خیلییی سبک و کوچولو...دیگه پول زیاد به طلا نمیدم.همینقد که دارم بسه.اینو خریدم واسه استفاده همیشگی.الانم انداختم گردنم.یه زنجیر ظریفه که یه گل خوجمل وسطشه.زنجیرش هم کوتاهه.زنجیر بلند رو نمیشه همیشه انداخت.هی گیر میکنه اینور اونور پاره میشه.زنجیر بلند واسه مهمونی اینا خوبه.جالب اینجاست که بعد از اینکه خریدمش به شدت پشیمون شدم.انقد حرص خوردم که چرا خریدمش.ازش خوشم نمیومد.ولی کم کم به دلم نشست و الان عاشقشم. 

اینجا که هوا گرمه اونجا چطوره؟فک کنم هممون دنبال یه چیزی هستیم پرت کنیم طرف خورشید.من که سوختمممم...پنکه رو آوردم تو اتاقم واسه خودش میچرخه و یه ذره هوا رو تلطیف میکنه.طفلک جنوبیا...الهی بمیرم.وقتی اینجا اینه وضعش اونور ببین چه خبره.

یه چند تا عروسی در پیش داریم.میخوام کیف و کفش مجلسی بخرم.گزینه خودم رنگ مشکیه.که میتونم تا سالها با هر رنگ لباسی ستش کنم.من همه کیف و کفشامو همیشه مشکی میخرم که مشکل ست کردن نداشته باشم.هر وقت پولدار شدم رنگی پنگی میخرم ...نظر شما چیه؟مشکی خوبه؟

پیرهنام هم یکیش صورتیه سادست و یکیش مشکی برقی بورقی.صورتی ساده واسه مهمونی شب خوب نیست نه؟شاید اونو اصلا نپوشم و کل عروسیا رو با همون پیرهن مشکی سر و تهشو هم بیارم.

خلاصه اینجوریا

پاشم برم...

مراقب خودتون باشید

بدرود

بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 102 تاريخ : شنبه 7 مرداد 1396 ساعت: 12:30