312.آذر،آخرین ماهِ پاییز

ساخت وبلاگ

امکانات وب

مهر گذشت.آبان گذشت.و  اینک آذر... شق و رق و اتو کشیده، پشت در ایستاد و کلون در را نواخت. با وقار و متانت وارد شد.همراه با یک چمدان سرما...یک چمدان پر از دانه های سپید برف...و یک کاسه پر از انارِ دانه کرده...

و من پرم از دلتنگی...آخر تو  نیستی و تنهایی به من انار نمی چسبد...


سلام

خوب هستید؟در و پنجره ها رو بستید؟عاقوووووووو چقدر سردههههه...اگه یهو دیدید نیستم بدونید قندیل بستم و با بهار سال آینده یخم وا میشه مادر...والا بوخوداااا 

عصری که بیرون بودیم یه چند تا دونه برف رقصان رقصان داشتن فرود میومدن ولی خب دیگه افتخار ندادن.الانم فقط، ایتز وِری کولد.

عزاداریهاتون مورد قبول درگاه حق.اربعین هم تموم شد.و باز هم من و امثال من جاموندیم از قافله عشق.اصلا آدم یه حالی میشه وصف نشدنی.انقد دوست دارم برم کربلا که حد نداره.خدایا قسمتمان نما.آمین.

دیگه حرفم نمیاد.همینقدر بسه.

مراقب خودتون باشید

بدرود


بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 113 تاريخ : جمعه 12 آذر 1395 ساعت: 8:13