395.

سلام

عاغا انقدر این ده روز اول ماه مبارک آب و هوای شهر ما عالی بود که نگوووو....سردِ سرد..شبا پنجره رو میبستم و در طول روز پاهام از سرما یخ میکردهوا به شدت خنک بود و باب دل ما روزه دارا.ولییییییی دائما یکسان نباشد حال دوراناز امروز گرم شده...خیلییی گرم...انقدی که کولر گازی فروشگاه هم جوابگو نیست و امروز واقعا کلافه شده بودم.الانم پنجره بازه ولی هیچ نسیمی حتی نمی وزه.انقدم این چند روز سرمون شلوغه.دیگه با تکون دادن سر جواب مشتریا رو میدادم و جون نداشتم حرف بزنم.

لازمه بگم از الان منتظر شهریور هستم؟؟؟البته امسال زیاد تابستون راحتی نخواهم داشت چون پایان نامه دارم و ....خب دیگه...خدا خودش باید به داد برسه

چند تا کار نصفه نیمه دارم که همونجوری رهاشون کردم و حس انجام ندارم...ماه رمضون کلا کار متفرقه کردن سخته...بیکار شدنی ولو میشم

خدا یه قوتی بهم بده بتونم این کارای ناتمام رو تموم کنم...

یه چیزی بگم بهتون...من یه سال تو خونه بیکار بودم دیگه...بیکار و علاف...خوردم و خوابیدم...نه که فقط بخورم و بخوابم فعالیتهای متفرقه داشتم درس و کارای خودم ولی رسما چیزی بنام شغل نبوده که هر روز بیدار شم و برم سرکار و بیام خونه...حالا اصلا دوره دانشگاه رو هم میذارم کنار و از بهمن ماه به اینور رو میگم که دیگه درسی هم در کار نبوده...خب من انتظار داشتم تو این مدت وزن اضافه کرده باشم...شواهد و قرائن اینو بهم میگفت خبببباون روز خودمو وزن کردم..فک میکنید چند؟؟؟واقعا فک میکنید چند؟؟؟یعنی واقعاااا برای خودم متاسفمممم...حتی به 46 هم نمیرسم.فک کنم درسته که لاغری ارثی و ژنتیکیه و من استعداد چاقی ندارم.بدنم همش بهم میگه همینی که هست...میخوای بخوا نمیخوای هم باید بخوای.نمیشه دیگه...چیکار کنم؟؟همون همینی که هستتتت...

پاشم برم بخوابم چیزی تا سحر نمونده..

بچه ها هر کدومتون هر وقت این پست رو خوندید برای سقف بالا سرتون خدا رو شکر کنید.خدا رو شکر کنیم بخاطر خونه های امنی که داریم...نعمت بینهایت بزرگی هست که باید و باید شاکرش باشیم.پس خدایا شکرت برای این سقف بالا سرمون.برای این خونه،هر چند پر از مشکل ولی شکرت

خیلی پراکنده نوشتم تمرکز ندارم شرمنده.وقتی کارای نصفه ام زیاد باشه این ریختی میشم.خدا رو شکر هم که این کارای نصفه من هیچوقت تمومی نداره

التماس دعا...

بدرود