391.مزه بقالی

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام

میخوام ببینم شما هم به این چیزایی که من فکر میکنم فکر میکنید و حساسید؟

شهر ما یه شهرستان فسقلیه.یه مدته یکی دو تا از این فروشگاههای زنجیره ای توش افتتاح شده که مدام و مدام  تبلیغ  تخفیفاشون رو میکنن.فروشگاههای لوکسی هستند که برای عموم مردم جذابند و اغلب گول تبلیغات رو میخورن و وارد میشن و خرید میکنن.دروغ چرا؟ما خودمون هم بارها ازشون خرید کردیم ولی واقعا من حس میکنم تخفیفاشون غیر واقعیه...یعنی میری خرید میکنی انتظار داری کمتر از معمول بشه ولی در کمال تعجب میبینی بیشتر هم شده.اون مبلغ تخفیف رو هم نمیتونی باور کنی...نمیدونم واقعا...الان بحثم تخفیف این فروشگاهها نیست.حرفم یه چیز دیگست.

حرفم جوونهای خرده فروشی هستند که وام گرفتن و یه سرمایه رو به جریان انداختن یه سوپر جمع و جور زدن به امید کاسبی.ولی این فروشگاهها عین زالو پول مردم رو می مکند.نمیذارن...نمیذارن اون جوون کار کنه...خب من خیلیییییی دلم میسوزه وقتی میبینم یه سوپر کوچولو سر کوچه باز میشه و بعد از دو سه ماه بخاطر کسادی بازار جمع میکنه ولی اون فروشگاه زنجیره ای فرت و فرت مشتری راه میندازه.واسه همینم خرید از این دو تا فروشگاه زنجیره ای و یه سوپر دیگه رو تحریم کردم تو خونه.اون یکی سوپر مال یه خرپوله که سالهای ساله سابقه مغازه داری داره و حسابی بار خودشو بسته.به نظرم مشتری چندانی نداشته باشه هم باز براش توفیری نداره.

ولی همه فکرمن پیش اون جوونیه  که تازه از سربازی اومده و یه مغازه کوچولو با کمک باباش دست و پا کرده...یا اون پدری که با حسرت به کیسه های پر از خرید مردم که از اون فروشگاهها میان بیرون نگاه میکنه، در حالیکه خودش از صبح چیزی دشت نکرده...میدونم روزی دست خداست ولی منم دلم میخواد یه اندازه سهم خودم یه کاری بکنم.اینجوری میشه که تصمیم میگیریم خریدامونو از مغازه های مختلف کوچولو انجام بدیمخعلی هم از این تصمیم خرسندیمشاید نتونم همه مردم رو قانع کنم خرید از این فروشگاههای زنجیره ای که مالکیتش برای ترکیه ای هاست به ضرر خودمونه ولی خودم که میتونم به اندازه وسعم یه قدمی بردارم.

فکر میکنم خوبه که حواسمون باشه به این چیزا...یه وقتایی داریم از خیابون رد میشیم یه مغازه بی رنگ و لعاب که کفش موزاییکه میبینیم که هنوز یخچال توش از اون قدیمیهاست و یه پیرمرد یه پیک نیک گذاشته واسه گرماش و از بی مشتری رو صندلیش چُرتش گرفته...خوبه که وارد بشیم چُرتشو پاره کنیم و خرت و پرت بخریم.از دستای لرزونش بیسکویت ساقه طلایی رو بگیریم.مطمئنم بیسکویت خوشمزه ای خواهد بود...امتحان کنید...مزه اش خیلییی فرق داره با مزه ساقه طلایی های سوپرهای لوکس...مزه اصالت میده...مزه بقالی میده...

.

.

امروز گیج شده بودم...انقد نیومدم بلاگستان یادم رفته همه چی رو ...اومدم تو وباتون با اسم واقعی خودم کامنت گذاشتم.پیر شدم مادررررر...نخندددد سرت میادااااا...ایشششش

خب دیگه من برم...کاری ندارید؟رفتنی چراغا رو خاموش کنید

بدرود

بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 123 تاريخ : چهارشنبه 17 خرداد 1396 ساعت: 2:17