386.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام

خوبید عزیزای دلم؟دلم یه عالمههههههه براتون تنگ شده.هم شما هم این جای دنج و آرومی که دارم.به شدت سرم شلوغه.واقعا یه کمک میخوام ولی کسی نیست.کارام زیاده و هنوز تموم نشده.تو 24 ساعت فقط پنج ساعت میخوابم و دو ساعت هم بذاریم برای ناهار و شام و مسیر کار،بقیه ساعتها رو من مشغول کارم واسه همین نمیرسم به وبلاگم.سفارشم هنوز تموم نشده.

البته باید بگم که تو این فاصله یه پست گذاشتم ولی به خاطر کم لطفی یکی از دوستان مجبور به حذفش شدم.خیلی برام جالبه...منی که برای خط به خط چیزهایی که مینویسم فکر میکنم و حواسم به همه چی هست که مبادا چرند باشه.منی که مدام مراقبم یه وقت خدا نکرده متهم به فخرفروشی یا نمایش داشته هام نشم اینجوری میشه.منت سر کسی نیست.اینو میگم چون خودم هم ازاینجور آدمها ابدا خوشم نمیادو به عبارتی همون قضیه ادب از که اموختی هستش.چون از این رفتار خوشم نمیاد علاقه ای هم به انجامش ندارم.خیلی وقتها رو چیزهایی دقیق میشم که شاید شما به فکرتون هم نرسه ولی من سعی میکنم رعایتش کنم چون دوست ندارم آدم بیخودی به نظر برسم.همیشه و همیشه و همیشه تو دنیای مجازی خود واقعیم بودم.هیچوقت تظاهر به چیزی که نیستم نکردم.گریه هام، خنده هام ،شوخی هام ،عصبانیتم همه و همه واقعی بوده.

ولی انگار ما کلا مردمان خجسته ای هستیم.از آدمهایی که دروغ بگن خوشمون میاد.از اینکه آدمها تو دنیای مجازی خود واقعیشون نیستن لذت میبریم و ترجیح میدیم بهشون بال و پر بدیم و مدام براشون به به و چه چه راه بندازیم.از اینکه دوستهای زیبا و پولدار انتخاب میکنیم راضی هستیم شاید فکر میکنیم قراره ارثی چیزی برامون بذارن...ظاهر آدمها خیلیییییی بیشتر از تفکرات و باطن اونها برامون ارزشمنده.چه در دنیای واقعیمون چه دنیای مجازی.پیجهای پر فالوور اینستا گواه این مدعاست. آدمهایی که ابدا حرفی برای گفتن ندارن و یه عده دورشون جمع شدن و مدام براشون کف میزنن و اونا هم اصرار دارن که بگن دارن لحظه های شیرین زندگیشون رو به نمایش میذارن.اینکه من عکس کباب بره ای که خوردم رو رو نشون بقیه بدم چه حس شیرین زندگی رو به بقیه القا میکنه ؟؟؟جز اینکه ممکنه یه نفر اون لحظه دلش بخواد و نداشته باشه.اینکه من مدام از عشقی که دارم بگم و بقیه حسرتش رو بخورن چه حس زیبایی داره؟اینکه من مدام عکس بچمو نشون بقیه بدم و ابدا به دلهای شکسته فکر نکنم چه حس شیرینی رو به بقیه میده؟؟؟؟اگه دنبال اینیم که حس های خوب زندگیمون رو تقسیم کنیم چرا از چیزهایی که خلق میکنیم نمیگیم؟چرا همه چیزمون شده نمایش کله پوکی که واقعا توش چیزی نیست؟عکس  و اعلام قیمت مانتوی پونصد هراز تومنی من حس خوبی به بقیه نمیده.

چرا انقدر عاشق دروغیم؟چرا ظاهر آدمها برامون مهمتر از خود واقعیشون هستش.تا جایی که این طرز فکرمون عرصه رو به آدمهایی که سعی میکنن خود واقعیشون باشن هم تنگ میکنه.انگار از ابتدا همین بودیم.برای آدمهای خوشرنگ و لعاب احترام بیشتری قائلیم.یاد قضیه"آستین نو بخور پلو "افتادم.

من سال 93 وبلاگ نویسی رو شروع کردم ولی از سال 87 یا 88 وبلاگ میخونم.صاحبان خیلی از این پیجهای پر سر و صدای اینستا رو بخوبی میشناسم.آدمهایی که مدام دنبال کپی کردن زندگی بقیه هستن.آدمهایی که به وضوح دروغ میگن.خدا به سر شاهده یه بار تو وبلاگ یکیشون چندین بار چند نفر یه سوال ازش پرسیدن و اون به شدت رو پاسخی که میداد مصر بود و جوابش به اون سوال منفی بود.یه بار کاملااااااا اتفاقی تو پیجش دیدم همون سوال رو یه نفر ازش پرسیده و پاسخ این خانوم دقیقا حرف مخالفی بود که تو وبلاگش نوشته بود.نمیگم کی بود.ولی همینقدر بگم که هزاران فالوور داره که همه براش تا کمر خم میشن.یا یه بار یکیشون عکس هدیه دوست پسرش رو گذاشته بود و ازش قیمتش رو پرسیدن و اونم گفت چهار میلیون.والا تو دهات ما وقتی یکی به یکی هدیه میده قیمتش رو بهش نمیگه.

تقصیر ماست که برای کسایی که ارزش ندارن احترام بیخود قائل میشیم.لطفا سعی کنیم به اینجور آدمها بال و پر ندیم.وقتی یه آدم پولدار حرف مفت میزنه میگیم فرمایش شما متینه.ولی وقتی یه فقیر حرف حسابی هم بگه میگیم باز این زر زر کرد.

دنیامون شده دنیای دروغهای قشنگ.لطفا لطفا لطفا برای ادمهایی که خود واقعیشون هستن تو دنیای هزار رنگ احترام بیشتری قائل باشیم.دلشون رو نشکنیم.به خدا اونا هم پیتزا میخورن ،رستوران هم میرن، لباسای گرون هم میخرن و خیلی چیزای دیگه.... اتفاقا شاید زندگی خیلی خیلی شیکتری داشته باشن ،فقط جار نمیزنن.خوشی هامون رو چه تو دنیای واقعی چه مجازی جار نزنیم خدا به بدترین شکل ازمون میگیردشون بعد میوفتیم به چه کنم چه نکنم.

از این به بعد از هر کامنتی که خوشم نیاد تایید نمیکنم.حتی اگه از جانب به اصططلاح یه دوست باشه.متاسفم که اینو میگم.ولی به نظرم حق دارم همونقدر که من تو رفتارم با بقیه وسواس دارم و دقت میکنم انتظار داشته باشم بقیه هم با من با احترام رفتار کنن.

ببخشید که لحن پستم به شدت تنده دوستای عزیزم به خودشون نگیرن.

مراقب خودتون باشید.

بِ مثل بهار...
ما را در سایت بِ مثل بهار دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dlikespring3 بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 17 ارديبهشت 1396 ساعت: 19:26